داستان کتاب و کتابخانه
۱- از زمان تأسيس نخستين كتابخانه عمومي در مدرسه دارالفنون كه منجر به تصويب قانوني در زمينه تجهيز و ساخت كتابخانه هايي به شيوه مدرن حكايت داشت و پس از آن كه در سال ۱۳۰۵ نخستين كتابخانه عمومي به مفهوم جديد در بلديه تهران تأسيس شد تاكنون و در چند نوبت مصوباتي در مجلسين گذرانده شد كه تأملي در مصوبات و تبصره هاي آن، گوياي نوسان و فراز و نشيب هايي در مقوله نگاه به كتابخانه هاست. هرچند در اهداف ساخت كتابخانه هاي عمومي مواردي نظير كمك به ارتقاي سطح آگاهي هاي عمومي، تقويت سرمايه فكري و فرهنگي، ايجاد و تقويت عادت به مطالعه، نظام مند كردن اطلاعات و... آمده و در شرح وظايف هيأت امناي كتابخانه هاي عمومي كشور برنامه ريزي جهت ساخت، گسترش و تجهيز كتابخانه ها، ارائه خدمات كتابخانه اي، تعيين شاخص هاي بهره مندي و تأمين ابزار و استفاده از فناوري اطلاعات قيد شده اما از آنجا كه كتابخانه هاي عمومي را به عنوان نهادهاي عمومي مي شناسند كه در درجه نخست در خدمت توسعه فرهنگي و اجتماعي قرار گيرند مع الوصف هنوز مديريت دولتي كتابخانه ها، تحولات و چالش هايي را در اين عرصه سبب ساز شده كه از منظر ساختاري، جمعيتي و فني در قالب شاخص هايي نظير جمعيت، تقاضاي فرهنگي، افزايش جمعيت با سواد و ده ها مورد ديگر قابل تأمل است.
از جدي ترين چالش ها كاستي ها و ضعف هاي موجود؛ دستورالعمل هاي اجرايي، فضاهاي كتابخانه اي، تجهيزات رايانه اي، منابع كتابخانه اي، مخاطبان و مراجعان، اعتبارات وانتظارات خارج از توان متوليان كتابخانه ها را مي توان برشمرد. در عين حال قانون جديد (مصوب ۱۳۸۳) فرصت هايي را فراهم آورده است كه مي توان اميدوارتر از گذشته به مقوله كتابخانه نگريست.
فرصت هايي از قبيل ارتقاي جايگاه قانوني هيأت امنا، هويت سازماني، شخصيت حقوقي، استقلال مالي و اعتبار معنوي و اجتماعي كتابخانه، تعيين متولي و مقام مسئول مشخص براي نهاد كتابخانه ها، قانونمند شدن جايگاه ساماندهي كتابداران، تحولات فني و اطلاعاتي، توسعه كتابخانه هاي روستايي، گسترش و تجهيز كتابخانه هاي تفاهمنامه اي، مشاركتي و... و حركت به سوي طرح توسعه كاربري فناوري اطلاعات و ارتباطات در كتابخانه هاي عمومي از نكات قابل توجه است.
از سويي ديگر تأملي در سبد كالاي فرهنگي جامعه، كه طبيعتاً بايد انباشته از محصولات فرهنگي و هنري باشد، نمود و نموداري نگران كننده دارد.
به عنوان نمونه در يك آمار منتشره يونسكو آمده است هر فرد ايراني در سال فقط يك صفحه كتاب مطالعه مي كند و اگر فرض كنيم تعداد صفحات كتاب به طور متوسط دو هزار صفحه باشد، نتيجتاً هر ۱۲۰۰ ايراني در سال فقط يك جلد كتاب مي خواند. چنين شاخصي ما را به عمق يك فاجعه رهنمون مي سازد و يادآور مي شود كه به جاي معلول ها بايد به دنبال علت ها بود.
با اين اوصاف هرچند امروز يكهزار و ششصد باب كتابخانه عمومي در كشور داير است و حدود ۳۵۰۰ نفر نيروي انساني هم مشغول به فعاليت بوده و سرانه فضاي هر كتابخانه ۵۰۰ متر مربع است اما متأسفانه وضعيت پراكندگي كتابخانه ها، مشكل نيروي انساني ـ كمي و كيفي ـ و منابع اطلاعاتي از جمله كتاب و نشريات و ناكافي بودن منابع مالي موضوعاتي است كه بايد راهي براي برون رفت آن يافت. به عنوان نمونه از بازار نشر در سال ۸۳ تنها ۱/۵ درصد از منابع به كتابخانه هاي عمومي راه يافته. يعني از ۴۲ هزار عنوان كتابي كه در اين سال منتشر شده تنها شش هزار عنوان كتاب خريداري شده و از هر ۱۰۰۰ عنوان، ۱۵ كتاب سهم هر كتابخانه بوده است.
همانگونه كه اشاره شد با تغيير قانون نحوه تأسيس و اداره كتابخانه هاي عمومي كشور در سال ۸۳ و ابلاغ آن، روزنه هاي اميدي به سمت تقويت مديريت مشاركتي و بهره مندي از منابع درآمدي غيرمتمركز نظير نيم درصد درآمد شهرداري، كمك هاي خيرين و... به وجود آمده است.
اما از روي ضرورت تحقق آرمان هاي بلند نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور در راستاي تدوين طرح جامع فناوري اطلاعات كتابخانه هاي عمومي (اعم از مكانيزاسيون فرآيندهاي كليدي عملياتي و اداري) تغيير نگاه به مفهوم كتابخانه و كتابدار و كتابخوان، ارائه خدمات الكترونيكي و پرداختن به زواياي پنهان و پيداي ساختار فيزيكي و معماري مطلوب سيستم كتابخانه ها، نيازمند تغيير نگاه مردم و مسئولان به بخش كتابخانه به عنوان پيشاني حوزه فرهنگ است.چهاردهمين دوره هفته كتاب جمهوري اسلامي ايران فرارسيده و زنگ جشن كتاب به عنوان بهانه و فرصتي براي تعظيم و بزرگداشت كتاب و منزلت كتابداران و خادمان حوزه فرهنگ در سراسر كشور نواخته شده اما همچنان دغدغه هاي اساسي در عرصه نهضت كتابخواني و رونق كتاب آفريني وجود دارد.
كتابخانه ها اعم از كتابخانه هاي روستايي، مدارس، دانشگاهي، حوزوي، عمومي، تخصصي و اختصاصي هر يك مجموعه اي ماندگار از ميراث فرهنگ جامعه است و عدم توجه به شاخص ها و تعاريف مربوطه، جريان عمومي مطالعه و رشد آگاهي هاي علمي را به شدت تحت تأثير قرار خواهد داد. تلاش براي تثبيت جايگاه و شأن كتاب در سبد كالاي فرهنگي خانوارها نخستين گام در رونق بخشي به اين حوزه مقدس است.
۲- آران و بيدگل نگين كوير است و خردمندان و فرهيختگان و هنرمندان فراواني از اين شهر برخاسته اند كه هم سهم ويژه اي در توليد كتاب داشته و دارند و هم در پاسداشت و حفظ گنجينه هاي كتاب از پيشگامان آن بوده اند. بي گمان اين ديار، نماد زنده كتاب و كتابت است و مردان بزرگي در حوزه شكوفايي فرهنگ كتاب و كتابخواني پايمردي كرده اند كه شايسته تجليل و تحسين مي باشند هرچند نبايد از تأخير و تأخر تاريخي در ايجاد فضاهاي كتابخانه اي اين منطقه غافل بود.
در يك نگاه ميزان توليد كتاب در منطقه بايد به فراخور حوزه هاي متعدد رشد پيدا كند و از سويي سهم مخاطبان از كتابخانه ها نيازمند افزايش است.
در مقوله اول فرهيختگاني بوده و هستند كه علي رغم كثرت تأليف و تحقيق، امكان نشر و توزيع آثارشان فراهم نيامده است و در مقوله دوم ضرورت تقويت كتابخانه هاي موجود و توسعه و ايجاد كتابخانه هاي موردنياز بايد در دستور كار مديريت شهري قرار گيرد.
درست پنج سال و نه ماه پيش يعني ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۷۹ بود كه نهال اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي آران و بيدگل در كوير روييد.
در آن زمان تنها يك باب كتابخانه عمومي در مركز شهرستان داير بود و لاغير و از بركت آن اداره تا به امروز مستأجر آن خانه كتاب است. از همان ايام مشكلات فراواني وجود داشت كه نه اعتباراتي در ميان بود و نه امكاناتي، و البته فتح بابي بود براي مطالعه و شناسايي مشكلات، احصاي برنامه ها و اولويت ها و تدوين راهكارهايي كه از رهگذر آن و در پرتو جانفرسايي ها امروز در بخش كتابخانه ها ششمين كتابخانه عمومي شهرستان نيز راه اندازي شده است.در اين فاصله تلاش شد تا در دل بخش كويرات ابوزيدآباد و در دامان نوش آباد و آران و بيدگل و دامنه سفيد شهر و يزدل بذري از دانه كتاب پراكنده شود و با افتخار نخستين كتابخانه تخصصي ادبيات فارسي استان اصفهان در اين شهرستان راه اندازي شد تا شايد روزي روزگاري از سايه سار بلند اين درخت معرفت خوشه ها برچيده شود.وجود كتابخانه هاي باشكوهي همچون كتابخانه هاي امامزاده ها با بيش از ده سال قدمت و سابقه و درخشندگي در زمينه فعاليت هاي علمي، فرهنگي و ادبي درخور توجه است.
نمونه هاي فراوان ديگري نيز در منطقه وجود دارد كه جوشش و كوشش علاقه مندان فرهنگ و كتاب را مي نماياند. كتابخانه كانون هاي فرهنگي، پايگاه هاي بسيج و مساجد جلوه هاي ديگري از اين حركت ارزنده است اما قدر مسلم آن است كه مديريت اين مجموعه ها بيش از هر چيز نيازمند حمايت و پشتيباني است تا اين مجموعه ها به بايگاني تاريخ تبديل نشود بلكه به عنوان كانون هاي فعال انديشه ورزي و انديشه پروري باشد. با اين وجود داستان تقويت و توسعه كتابخانه ها و گسترش فرهنگ مطالعه و ارتقاي كيفي كتاب و كتابخانه ها همچنان باقي است.
[ یک شنبه 15 دی 1392برچسب:داستان، کتاب، کتابخانه,
] [ 16:54 ] [ ][